http://www.askdin.com/gallery/images/2937/1_1266511648.gif

http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87%20%D9%85%D8%AA%D9%86/%D8%AC%D8%AF%D8%A7-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87ty.gif

سنگری جدید




http://yalamoon.com

با ما در وبسایت یعلمون همراه باشید

باز محرم...

افسران - غم و عشق و کرم...

باز باران با محرم.

ميخورد بر بام قلبم.

يادم آمد كربلا را.

دشت پرشور و بلا را

گردش يك ظهر غمگين.

گرم و خونين، لرزش طفلان نالان.

زير تيغ ونيزه هارا.

با صداي گريه هاي كودكان.

اندرآن صحراي سوزان.

مي دودطفلي سه ساله.

پر زناله.دل شكسته.پاي خسته.

باز باران قطره قطره مي چكد از چوب محمل.

خاكهاي چادر زينب كه كم كم ميشود گل.

آخ باران 

کی بباری برتن عطشان یاران 

ترکنند از آن گلو را 

آخ باران .. آخ باران

آیا شما هم... ؟!!!

پس از رسيدن يک تماس تلفنی برای يک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بيمارستا...ن شد ,,, او پس از اينکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهايش را عوض کرد و مستقيم وارد بخش جراحی شد ,,,
او پدر پسر را ديد که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض ديدن دکتر، پدر داد زد: چرا اينقدر طول کشيد تا بيايی؟ مگر نميدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئوليت نداری؟
پزشک لبخندی زد و گفت: "متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دريافت تماس تلفنی، هرچه سريعتر خودم را رساندم ,,, و اکنون، اميدوارم شما آرام باشيد تا من بتوانم کارم را انجام دهم ,,,

پدر با عصبانيت گفت:"آرام باشم؟! اگر پسر خودت همين حالا توی همين اتاق بود آيا تو ميتوانستی آرام بگيری؟ اگر پسر خودت همين حالا ميمرد چکار ميکردی؟
پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: "من جوابی را که در کتاب مقدس انجيل گفته شده ميگويم" از خاک آمده ايم و به خاک باز می گرديم ,,, شفادهنده يکی از اسمهای خداوند است ,,, پزشک نميتواند عمر را افزايش دهد ,,, برو و برای پسرت از خدا شفاعت بخواه ,,, ما بهترين کارمان را انجام می دهيم به لطف و منت خدا ,,,

پدر زمزمه کرد: (نصيحت کردن ديگران وقتی خودمان در شرايط آنان نيستيم آسان است ),,,

عمل جراحی چند ساعت طول کشيد و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بيرون آمد ,,, خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد ,,,

و بدون اينکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و در حاليکه بيمارستان را ترک می کرد گفت : اگر شما سؤالی داريد، از پرستار بپرسيد ,,,

پدر با ديدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک ديد گفت: "چرا او اينقدر متکبر است؟ نمی توانست چند دقيقه صبر کند تا من در مورد وضعيت پسرم ازش سؤال کنم؟
پرستار درحاليکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد : پسرش ديروز در يک حادثه ی رانندگی مرد ,,, وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتيم، او در مراسم تدفين بود ,,, و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد ,,, او با عجله اينجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند."

هرگز کسی را قضاوت نکنيد چون شما هرگز نميدانيد زندگی آنان چگونه است و چه بر آنان ميگذرد يا آنان در چه شرايطی هستند ,,,لطفا به‌‌‌ اشتراک بگذاريد ،،، 
   .

در مسابقه ی زندگی گل زدن هنر نیست بلکه گل شدن هنره !



    پل يك دستگاه اتومبيل سواري به عنوان عيدي از برادرش دريافت كرده بود. شب عيد هنگامي كه پل از اداره اش بيرون آمد متوجه پسر بچه شيطاني شد كه دور و بر ماشين نو و براقش قدم مي زد و آن را تحسين مي كرد.
    پل نزديك ماشين كه رسيد پسر پرسيد: " اين ماشين مال شماست ، آقا؟".

پل سرش را به علامت تائيد تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عيدي به من داده است".
پسر متعجب شد و گفت: "منظورتان اين است كه برادرتان اين ماشين را همين جوري، بدون اين كه ديناري بابت آن پرداخت كنيد، به شما داده است؟ آخ جون، اي كاش..."
البته پل كاملاً واقف بود كه پسر چه آرزويي مي خواهد بكند. او مي خواست آرزو كند. كه اي كاش او هم يك همچو برادري داشت.
اما آنچه كه پسر گفت سرتا پاي وجود پل را به لرزه درآورد:" اي كاش من هم يك همچو برادري بودم."
پل مات و مبهوت به پسر نگاه كرد و سپس با يك انگيزه آني گفت: "دوست داري با ماشين يه گشتي بزنيم؟""اوه بله، دوست دارم."
تازه راه افتاده بودند كه پسر به طرف پل بر گشت و با چشماني كه از خوشحالي برق مي زد، گفت: "آقا، مي شه خواهش كنم كه بري به طرف خونه ما؟".
پل لبخند زد. او خوب فهميد كه پسر چه مي خواهد بگويد. او مي خواست به همسايگانش نشان دهد كه توي چه ماشين بزرگ و شيكي به خانه برگشته است.
اما پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: " بي زحمت اونجايي كه دو تا پله داره، نگهداريد.".
پسر از پله ها بالا دويد. چيزي نگذشت كه پل صداي برگشتن او را شنيد، اما او ديگر تند و تيـز بر نمي گشت.
او برادر كوچك فلج و زمين گير خود را بر پشت حمل كرده بود. سپس او را روي پله پائيني نشاند و به طرف ماشين اشاره كرد :..
" اوناهاش، جيمي، مي بيني؟ درست همون طوريه كه طبقه بالا برات تعريف كردم. برادرش عيدي بهش داده و او ديناري بابت آن پرداخت نكرده.
يه روزي من هم يه همچو ماشيني به تو هديه خواهم داد . اونوقت مي توني براي خودت بگردي و چيزهاي قشنگ ويترين مغازه هاي شب عيد رو، همان طوري كه هميشه برات شرح مي دم، ببيني."
پل در حالي كه اشكهاي گوشه چشمش را پاك مي كرد از ماشين پياده شد و پسربچه را در صندلي جلوئي ماشين نشاند.
برادر بزرگتر، با چشماني براق و درخشان، كنار او نشست و سه تائي رهسپار گردشي فراموش ناشدني شدند.
در مسابقه ی زندگی گل زدن هنر نیست بلکه گل شدن هنره !

روز عرفه ؛ همتای شب قدر

افسران - روز عرفه ؛ همتای شب قدر


امام صادق(ع) فرمود: اگر شخصی گناهکار نتواند در شب‌های با برکت ماه رمضان بویژه شب‌های قدر، خود را معرض نسیم رحمت الهی قرار دهد و آمرزیده شود، او تا سال آینده بخشوده نمی‌شود مگر اینکه عرفه را درک کند و از امتیازات آن روز بهره‌ گیرد.(کافی، ج 2، ص 66)

ادامه نوشته

اقای قرائتی - اثبات شیعه بودن با قران در 1 دقیقه


انیمیشنی کوتاه بر گرفته از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله سید علی خامنه ای درباره مشکلات کشور...
کاری از گروه #فریم_افسران (میلاد پسندیده)

این عشق الهیست


قامت دامادی مولا تماشا دارد امشب / او چه کم دارد عروسی مثل زهرا دارد امشب

سالروز پیوند خوشبوترین گلهای گیتی، تبریک و تهنیت . . .

مولا جان یا صاحب الزمان تسلیت

افسران - مولا جان یا صاحب الزمان تسلیت


مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت / آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم / از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت

افسران - همه ملال است با دوری شما...


السلام علیک یا صاحب الزمان

سلام آقاجان
خوب یادم هست کودک که بودم وقتی مادرم نامه مینوشت اولین جمله این بود اگر از حال ما بخواهید خوبیم ملالی نیست جز دوری شما اما... آقا جان میخواهم بگویم اگر ازحال ما بخواهید خوب نیستیم همه ملال است با دوری شما...
العجل یا مولای یا صاحب الزمان



چشم براه

یعنی چی میتونه باشه؟!!!!!!!!!!!



انگشت به دهان که میگن همینه هااااااااااا البته ازنوع هم دست هم پا
به نظر شما قضیه چی میتونه باشه که این "فینگیلی" محترم انگشت دستشون کفایت نکرده از پاشون هم کمک گرفتن؟
قیمت دلار؟
قیمت طلا وسکه؟
قیمت مرغ؟
اجاره خونه؟
نقاشی جدید نتانیابو؟
دسته گلهای جدید بوووووووووق؟
و...؟؟؟؟؟؟؟
یعنی چی میتونه باشه شما بگید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این خارجی ها هر چی دارن از ما دارن میگید نه مطلب رو بخونید! :)

تا به حال به این اندیشیده اید که چرا هرگز در هیچ گزارش یا رسانه خارجی در مورد اینکه بستنی ، این لیسیدنی پرطرفدار، در کجا و توسط چه کسی ساخته شد هیچ حرفی به میان نیامده ؟! جواب این سوال در کتاب `مردم دوران مشروطه` در قفسه های خاک گرفته کتابخانه ملی موجود است که نیز افتخار دیگری است برای ما ایرانیان .
داستان از اینجا شروع میشه که فردی به نام کریم باستانی ملقب به کریم یخ فروش پسر جوانی از شهر ری در بازار آن زمان (خیابان جمهوری امروز) بساط یخ فروشی داشت . یکی از مشتریان غالبا دائمی کریم کارمندان سفارت انگلستان در همان حوالی بودند . این مواجهه هر روزه کارمندان با کریم رابطه صمیمانه را بین آنها پدید آورد . کارمندان برای کریم که انگلیسی بلد نبود نام کریم یخی یا همان به گفته خودشان آیس کریم را برگزیدند . در اواسط درگیریهای دوران مشروطیت کریم برای جلب بیشتر مشتری اقدام به پخش یخ در بهشت مبادرت ورزید . و در همین دوران و برای اولین بار با مخلوط کردن شیر و یخ و زرده تخمه مرغ و گلاب و شیره ملایر اولین بستنی تاریخ بشریت را ساخت. که مورد استقبال اهالی بازار و همسر سفیر انگلیس قرار گرفت مغازه ای در همان حوالی توسط سفیر انگلیس به کریم اهدا شد که بر سر در آن به زبان انگلیسی اسم فامیل کریم ( باستانی ) bastani نوشته شده بود که ایرانی ها به اشتباه بستنی می خواندند . در زمان افتتاح فروشگاه سفیر انگلیس با گفتن :
we name it after you
اسم محصول را به احترام کریم آیس کریم گذارد
میرزا حسن‌خان مستوفی , مستوفی‌الممالک دوران مشروطیت ، در کتاب خاطراتش مینویسد این پدرسگ ( کریم باستانی ) لیسیدنیی ساخته است از سردابهای یزد سردتر ، از لب یار شیرین تر، از پنبه خراسان نرمتر. سالها بعد کریم با یکی کارمندان سفارت انگلیس به نام الیزابت بسکین رابینز ازدواج کرده و به انگستان و بعد از آن به امریکا مهاجرت میکند .

فکر کنم اگه یکم دیگه کتابای خاک خورده تاریخیمون رو توررق کنیم کاشف به عمل بیاد که کلا تکنولوژی و اونچه خارجیا دارن امروز استفاده میکنند اختراع ایرانیاست فقط صداشو در نیاوردن چون طرف رو به عقد یه خارجی در آوردن و با خودشون بردن بلاد فرنگ یه اسم فرنگی هم روش گذاشتن که کسی نفهمه!!!...

چشم براه


محراب غریب

http://cdn.geolocation.ws/geolocation_media/panoramio/06131/p-061315254.jpg


دیروز یه سر رفته بودم نمایشگاه رسانه های دیجیتال یک لحظه توی اون شلوغی و رفت و آمد و اون همه صدای جور و واجور چشمم به محراب افتاد یه حسی بهم دست داد چقدر غریب بود، اونجا مصلا بود و محل نماز اما همه چی بود الا روح عبادت انواع و اقسام موسیقی ها از غرفه های متعدد پخش میشد، انواع واقسام آدمها با تیپ های...
انگار این محراب بود که به اونجا تعلق نداشت ، چقدر محراب غریب بود!...

واقعا این درسته:
بعدها تاریخ از ما یاد خواهد کرد، ملتی از جنس پت و مت که نمایشگاه کتابشان را در مصلی و نمازشان را در دانشگاه برگزار میکردند.
(البته توصیه میشه آیندگان نمایشگاه رسانه های دیجیتال رو هم اضافه کنند)

چشم براه


هشدار...


تو خود بخوان حدیث مفصل ازین مجمل!...

جالبه نه؟!!!...


ببینید از کنار هم قرار دادن اعمال نماز چه کلمه زیبایی درست میشه!!!..........
« احمد »
هرآنچه خداوند امر فرموده رمزی در وجودش نهفته...

بیاموزیم از آنان که دنیا گذرگاهشان بود...

*سردار شهید مهدی کازرونی* 


دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش مادر. از او خواست که فردا بیاید مدرسه، مادر هم با عصبانیت فرستادش پیش پدر و گفت: «این دفعه رو با پدرت برو، چقدر من بیام ضمانت تو رو بکنم؟» پدر دستهای کبود مهدی را در دستش گرفت و گفت: «دوباره به معلمات گیر دادی؛ مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش، بی حجابند که باشند، تو دَرست رو بخون. ببین چطوری کتکت زدند.» مهدی که هشت سال بیشتر نداشت؛ گفت: «برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها مسلمون نیستند؟ مگه تو قرآن نیومده باید حجاب داشته باشند؟»


لبخند بزنید!...


خدا کنه اینترنت ملی مون مثه خودروی ملی مون نباشه
فقط مونده تو اینترنت کشته بدیم !!!
خخخخخخخخ

کودک و نوجوان


وصیت نامه بر جا مانده از او که متن کامل آن را در زیر می خوانید. وصیت نامه ای که نشان می دهد روحش نمی توانست در کالبد ۱۳ ساله اش آرام بگیرد:

 وصیت نامه مرحمت بالازاده جمعی لشکر عاشورا ،گردان علی اکبر

به نام خداوند بخشنده مهربان

از اینجا وصیت نامه ام را شروع می‌کنم. با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بی کران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران، که همچون امام حسین(ع) و لیلا، پسرشان را به دین اسلام قربانی می‌دهند.

آری ای ملت غیور شهید پرور ایران! درود بر شما! درود برشما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و می‌ایستید تا آخرین قطره خونتان.

درود برشما ای ملت ایران! ای مشعل داران امام حسین ! تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.

و ای پدر و مادر عزیزم ! اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده می‌شوید.

ای پدر و مادر عزیزم! از شما تقاضایی دارم . اگر من شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه می‌جنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است. و آخر وصیت می‌کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند.

و مادرم و پدرم چنانچه من می‌دانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم. یعنی هر کس که شهید می‌شود خوش به حالش که با شهدا همنشین می‌شود. و از تمام همسایه‌ها و از هم روستایی هایمان می‌خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید. و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند. خدایا تو را قسم می‌دهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر.

خدایا خدایا تو را قسم می‌دهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج) و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی. تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم.

 کربلا کربلا یا فتح یا شهادت

جنگ جنگ تا پیروزی

چادر ممنوع؟!!!...

از استخدام افراد چادری معذوریم!!!

تعجب نکنید آخر زمونیکه بچه بودیم واز زبون بزرگترها میشنیدیم حالا داریم به چشم میبینیم. یکی از نزدیکان که لیسانس حسابداری دارن برای استخدام به... مراجعه کرد و به دلیل داشتن حجاب اون هم از نوع چادر استخدام نشد!!!. اون هم در مشهد مقدس!!!...

حالا نداشتن چادر چه ربطی به حسابای اون... داره ما که نفهمیدیم شما بگید؟!



ره یافتگان وصال...

افسران - خدای من! اگر دوباره به خودم جرأت دادم که به تو کفر بورزم، قبل از آن مرا بکش!


ماجرای نخستین نماز استاد ملحد آمریکایی

مطالعه سه سال بر روی قرآن، استاد آمریکایی را مسلمان کرد

داستانی که می خوانید، روایت اولین نماز دکتر جفری لانگ استاد ریاضیات دانشگاه کانزاس است که برگرفته از کتاب «Even Angels Ask » (حتی فرشتگان نیز می‌پرسند) اثر اوست.

جفری لانگ که در خانواده‌ای پروتستان در آمریکا به دنیا آمده در 18 سالگی ملحد می‌شود، وی از طریق یکی از دانشجوهای مسلمانش نسخه‌ای ترجمه شده از قرآن هدیه گرفت و ظرف سه سال همه‌ آن را مطالعه کرد و در پایان تصمیم گرفت اسلام بیاورد.

وی تاکنون چند کتاب درباره‌ تجربه ایمان خود نوشته که از این میان می‌توان به کتاب «نبرد برای ایمان» اشاره کرد.

منبع: ستاد اقامه نماز

ادامه مطلب یادتون نره

ادامه نوشته

شما چطور؟!

میدونید وقتی این تصویر رو میبینم یاد چی میوفتم؟

یاد قسمتی از فیلم 10 فرمان،اون لحظه که حضرت موسی برمیگرده ومیبینه بنی اسرائیل دوباره گوساله پرست شدن وبه شهوت رانی مشغولن، شما چطور؟!


http://atasheentezar.persiangig.com/other/axeshohada.gif

هشدار...

موقع پوشیدن به فکر آخرین مد باشیم!

پيغمبر(ص) از جبرئيل پرسيد: آيا ملائكه، گريه و خنده هم دارند؟ گفت: آرى از سه كس از روى تعجب مى‏خندند و بر سه كس از ترحم و دلسوزى مى‏گريند.....سوم: از زنى كه در زندگى، خود را از بيگانه نپوشيده پس از مرگ او را در قبر نهند و بدنش را بپوشانند كه از ديده ‏ها پنهان باشد؛ ملائكه خندند و گويند:


هنگامى كه مورد رغبت بود او را نهان نكرديد، اينك مستور كنيد كه

مورد نفرت و انزجار است...*


http://atasheentezar.persiangig.com/other/akharinmod.gif

گرفته شده از عطش انتظار.

کدام هنر؟!



"هنر را باید تمام عیار به میدان آورد."

                                     امام خامنه ای



همه میدانند ما هم میدانیم شما هم میدانید فکر نکنید دارم فعل دانستن رو صرف میکنم خیر دارم میگم همه میدانند که هرساله برای امور فرهنگی بودجه ای تعیین می شود ومسئولان فرهنگی تماما وکمالا آن را خرج فرهنگ این مرزوبوم میکنند! همایش میگذارند جشنواره برگزار میکنند سمیناهار میگیرند نمایشگاه میزنند تا نقاط ضعف و قوت را بررسی کنند و صد البته که همه هم جواب میدهد! شک نکنید! یک نگاه کوچک به همین هفته دفاع مقدس همه چیز را روشن میکند نمونه اش همین نمایشگاه هایی که به مناسبت این هفته برگزار شد آیا حق شهدا ادا شد؟ آیا گویای اتفاقات جنگ برای هر تازه از راه رسیده ای بود؟ آیا پاسخگوی سوالات نسلی که آن دوره را درک نکرده بود؟ روزی آنها جنگیدند تا ما بمانیم حال آیا ما با هنرمان میجنگیم تا یاد آنها زنده بماند؟!
دیروز جنگ تیر وترکش بود امروز جنگ فکرو اندیشه ، دیروز با دست خالی پیروز میدان ما شدیم چون سلاح رزمندگانمان ایمان بود و جانشان کف دستهایشان اما امروز که با سلاح هایشان ایمانمان را نشانه رفته اند کدامین سلاح را ما برمیداریم؟ شیاطین با هنر، با جذابیت با آنچه که روح زیباپسند انسان را مسخ میکند به میدان آمدند ،آنها دیگر دنبال کشتن جسم ما نیستند میخواهند روح ایمان را از بین ببرند و واقعا شیطان گناه را لای زرورق شکلات پیچش میکند تا به  خورد مان دهد.

ادامه نوشته

خوابید یا بیدار؟!!


خوب شما قضاوت کنید این تبلیغ توحید است یا....
کم کم دارم یقین پیدا میکنم مسئولان فرهنگی ما خواب تشریف دارند دیگه ازاین واضح تر؟! میگن یک شرکت آلمانی این لباسها رو برای تیم پرسپولیس تولید کرده. وا قعا نمیشد لا اله الا الله رو کامل نوشت؟ حتما باید اینجوری جدا از هم مینوشتند اونم طوریکه معنی جمله کاملا عوض بشه .شیطنت رو مشاهده کنید حرف الف کجا گذاشته شده تا معنی جمله عوض بشه؟ حرف الف در سمت راست معنا ومفهومی نداره اما نبودش در سمت چپ ببینید با جمله چیکار کرده؟!

اخبار

گروه اینترنتی رهروان ولایت راه‌‌اندازی کرد:

گروه اینترنتی رهروان ولایت با همکاری وبلاگ گروهی سفیران نور جهت  ابراز ارادت به مقام شامخ حضرت محمد، پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله و اعتراض به اقدامات غیر انسانی و توهین‌‌آمیز هفته‌های اخیر، اقدام به راه‌اندازی جنبش اینترنتی پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله و سلم  کرده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

یرِیدُونَ لِیطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ «الصف/8» آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل می کند هر چند کافران خوش نداشته باشند!

دست پلید دشمنان اسلام بار دیگر با اهانت های مکرر به پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم کینه عمیق خود را آشکار ساخته  و با اقدامی جنون آمیز و نفرت انگیز خشم مجموعه های خبیث صهیونیستی را از تلالو روز افزون اسلام و قرآن در جهان کنونی نشان داد است.

گروه اینترنتی رهروان ولایت با همکاری وبلاگ گروهی سفیران نور جهت  ابراز ارادت به مقام شامخ حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و اعتراض به اینگونه اقدامات وحشیانه اقدام به راه اندازی جنبش اینترنتی پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله و سلم  کرده است.

از‌این‌رو،‌ از تمامی فعالان فضای مجازی و گروه های اینترنتی دعوت می کنیم با قرار دادن لوگوهای"جنبش اینترنتی پیامبر رحمت" در پایگاه های اینترنتی و وبلاگ های خود و همچنین انتشار و بازنشر مطالب مربوط به این جنبش همچون یادداشت،مقاله، دلنوشته، عکس، کلیپ، پیامک و... ما را یاری فرمایند.

ضمنا جهت اطلاع کاربران اینترنتی از راه اندازی جنبش ممنون خواهیم بود از طرق مختلف همچون ارسال ایمیل ، نظر در وبلاگ ها و سایتها ، ایجاد موضوع در انجمن ها و ..... گروه اینترنتی رهروان ولایت را همراهی فرمائید.

گفتنی است، علاقه‌مندان به شرکت در این جنبش اینترنتی و دریافت کد و لوگوی این جنبش می‌توانند به پایگاه اینترنتی این جنبش به نشانی  www.jonbeshnet.ir یا وبلاگ گروهی سفیران نور www.safiran12.ir  مراجعه فرمایند. و پس از قرار دادن لوگوهای جنبش در بخش نظرات اطلاع دهند تا  لینک وبلاگ یا سایتشان در لیست پایگاه های شرکت کننده در جنبش اینترنتی پیامبر رحمت لینک و اطلاع رسانی شود.

چرا باید بگوییم "امام خامنه ای"؟


به نقل از سدید نیوز:

از میان نوشته های وبلاگی:

سید مصطفی میرمحمدی  در وبلاگ خاکریزیسم در مطلبی به بررسی اصل امامت در قانون اساسی پرداخته است.

-------------------------------------------------------------------

"متن زیر قسمتهایی از سخنان یکی از مسئولان دولتی است که توسط یکی از دوستان به ای میل حقیر ارسال شد. به نظرم جالب آمد و به همین خاطر منتشر کردم تا نظر دوستان را هم در این باره بدانم."

ادامه نوشته

کمی بیناتر باشیم

آدما یه دنیا فرق بین دیدن و ندیدن

برید از اونا بپرسین که شنیده هارو دیدن

دوستای خوبم توصیه میکنم هر فرصتی که دست داد یه سر به موزه صلح تهران بزنید واقعا دیدنیه وگفته هاش شنیدنی و توصیه بیشترم به کسانی هست که این روزا تا حرفی از جنگ وجبهه میشه انتقاد میکنن که ای بابا اینا دست بر نمیدارن چندین سال از جنگ گذشته صدام جنگ و تموم کرد و اعدام هم شد اینا دست بر نمیدارن این دوستان محترم باید برن وببینن که اگرچه ظاهرا جنگ تموم شده اما آثارش و انسانهای متاثر ازین موضوع ونسلهایی که هنوز با عوارض جنگ دست وپنجه نرم میکنن هنوز هستند نه تنها جنگ ایران وعراق که در کشورهای دیگر دنیا هم همین مساله ادامه داره ،کمی بیناتر باشیم.

یا ضامن آهو...



اگه مرغ دلت نمیشه آزاد
بگو امام رضا دل میشه آباد
اگه پریشون کربلا هستی
محل ثبت نام پنجره فولاد


***میلاد سلطان عشق شمس الشموس آقای توس برشما مبارک***